مدتیه احساس میکنم که زیبایی با غم عجینه. شادی هم. انگار جدای از هم نیستن. نمیدونم هنوز، شاید هم اشتباه میکنم.
- تاریخ : يكشنبه ۹ آبان ۰۰
- ساعت : ۱۴ : ۳۰
- نظرات [ ۵ ]
مدتیه احساس میکنم که زیبایی با غم عجینه. شادی هم. انگار جدای از هم نیستن. نمیدونم هنوز، شاید هم اشتباه میکنم.
آره. ته ته ته شادی و زیبایی هم غم هست. نه تنها جدا نیستن، بلکه به نظرم توی این دنیای عجیبی که توشیم اگر بخواهیم از سطح یک کم فراتر بریم، همه چیز به غم ختم میشه.
گویی شادی و غم که نهایت زیباییاند، عاشقانیاند که تنهاشان در هم پیچیده و بوی تنشان در هم آمیخته...
بدون غم و زشتی ، شادی و زیبای وجود ندارهههه
اینها کامل کننده هم هستن..حالا بسته به نوع نگاه و شرایط شما متفاوت میشن
آره مطمئناً جنسش با غمهای سطحی فرق میکنه. مثلاً برای خودم، اون مدل از غمه که باعث میشه تصمیمهای بزرگ بگیرم. در حالی که غمهای کوچیک معمولاً به انفعال و اجتناب از باعث و بانیشون (!) منجر میشن.